ای خداوندی که دیدگان از دیدارت فرومانند،درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را به مقام قرب خود نزدیک ساز/ نیایش پنجم صحیفه سجادیه. آرشیو - کربلا همچنان جاریست
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سال نو

ارسال‌کننده : در : 87/12/27 5:23 عصر

نوروز جشنی به درازی تاریخ تمدن بشری است. این تاریخ نیست که نوروز را روایت می کند بل نوروز است که تاریخ را در دامان خویش پرورده است. نوروز این ایرانی ترین جشن ایرانیان در پیش است آمده است تا غبار کهنگی و ماندگی به جای مانده از سرما و زمستان را از چهره ها بزداید و شکوفه لبخند را بر لبها و نهال امید را در دل ها بارور سازد. انتظار نوروز بس خوشایندتراز خود اوست. آنگاه که همه در تکاپوی زدودن خاکسترهای سال کهنه و د رانتظار دمیدن سال نو روزهای پایانی سال را به تلاش و کوششی فراینده می گذرانند.

سال نو مبارک

نوروز نماد هویت ملت ایران است و در پیوند یافتن با دین اسلام و مذهب تشییع همچنان پس از گذشت 1400 سال حضور سرافراز اسلام در ایران این نماد ملی همچنان باقی مانده است" نوروز داستان زیبایی است که در آن طبیعت ، احساس و جامعه هر سه دست اندر کارند. نوروز... از آن رو هست که یک قرار داد مصنوعی اجتماعی و یا یک جشن تحمیلی سیاسی نیست، جشن جهان است و روز شادمانی زمین، آسمان و آفتاب و جوش شکفتن ها و شور زادن و سرشار از هیجان هر آغاز.

نوروز این قابلیت را دارد که روز نو، روزیِ نو، سال نو و انسانی نو ایجاد کند. نوروز پیوند ما با گذشته وریشه های ماست . " نوروز تنها فرصتی برای آسایش، تفریح و خوشگذرانی نیست، نیاز ضروری جامعه، خوراک حیاتی یک ملت نیز هست...

هیچ ملتی با یک نسل و دو نسل شکل نمی گیرد، ملت مجموعه پیوسته نسل های متوالی بسیار است اما زمان این تیغ بیرحم پیوند نسل ها را قطع می کند، میان ما و گذشتگانمان... دره هولناک تاریخ حفر شده است قرن های تهی ، ما را از آنان جدا ساخته اند تنها سنت ها هستند که پنهان از چشم جلاد زمان، ما را از این دره هولناک گذر می دهند و با گذشتگانمان و با گذشته هایمان آشنا می سازد ...

نوروز

و جشن نوروز یکی از استوارترین و زیباترین سنت هاست"(14) در نوروز احساس خوش ریشه داشتن در اعماق زمان به هر ایرانی دست می دهد ، در این مرز و بوم در طی هزاره های دور کسانی که ما از اعقاب آنانیم همان شادی را در کام جان خویش مزمزه می کرده اند که اینک ما آن را می چشیم . نوروز در تمام زمان ها و با تمام رویدادها پا به پای این ملت زجر کشیده آمده است ملتی که بر سر چهار راه تاریخ نشسته است و انواع تاخت و تازهای وحشیانه از اسکندر مقدونی به ظاهر متمدن تا چنگیز مغول و تیمور تاتار را به خود دیده است ولی هیچگاه حتی در زمانی که بیداد گران از سر این ملت کله مناره ساختند این آیین را فراموش نکرد و نوروز بر چهره مچاله شده از درد این ملت لبخندی نشاند

نوروز در آینه احادیث :

1. شیخ صدوق (م‏381ق) در «کتاب من لایحضره الفقیه» آورده است:

أتى على(ع) بهدیة النَّیروز، فقال(ع): «ما هذا؟». قالوا: یا أمیرالمؤمنین! الیوم النَّیروز. فقال(ع): «إصنعوا لنا کلّ یوم نَیروزاً». [17]

براى على(ع) هدیه نوروز آوردند. فرمود: «این چیست؟». گفتند: اى امیرمؤمنان! امروز، نوروز است. فرمود: هر روزِ ما را نوروز سازید.

2.حضرت امام صادق علیه السلام به معلى بن خنیس تعلیم فرمود : چون روز نوروز شود، غسل کن و پاکیزه‏ترین جامه‏هاى خود را بپوش و به بهترین بوهاى خوش خود را خوشبو گردان و در آن روز روزه بدار.

اما لحظه تحویل:

اعضاى خانواده همه در تب و تابند، تا ساعت تحویل سال نو اندکى بیشتر نمانده ، دختر خانواده با نگرانى سفره هفت سین را مى نگرد ، گاه چیزى را اندکى جابجا مى کند، زاویه آیینه را تغییر مى دهد تا قرآن و سبزه در دل آن بنشیند، همه اعضاى خانواده به دور سفره عید مى نشیند و سال نو را با صمیمت آغاز مى کنند.

عید به معنى بازگشت است که از ریشه «عود» گرفته شده است. پس بیایید همه با هم در سال 1388 شمسی، نوروزی همراه با بازگشت از بدیها و روی آوردن به اخلاقهای خوب داشته باشیم ،نوروزی بی کینه!

نوروز مبارک




کلمات کلیدی :

شهید نواب صفوی

ارسال‌کننده : در : 87/11/10 5:34 عصر

بسم رب شهدا

شهادت شهید نواب صفوی گرامی باد.

 

شهید نواب صفوی 

2

شهید نواب صفوی2 

3

شهید نواب صفوی3 

برای شادی روح این شهید بزرگوار صلوات.




کلمات کلیدی :

فجر الهی

ارسال‌کننده : در : 87/11/1 11:40 صبح

                                                                فجر الهی                              

در 12 بهمن سال57 پیشوای قرن امام خمینی (ره) آمد تا ده روز با حرارت بتابد بر امتی که از ظلم یخ بسته و دیارش به خون رنگین گشته بود.

و او بود که در  پایان این ده روز آب شدن یخهای ظلم را در 22بهمن اعلام کرد. آری ، او آمد تا با دم مسیحایی خویش جانهای نیمه جان یافته را به حرکت دعوت نماید. و آنان را راه خدا نمایاند وخود با پند های پدرانه ، امت را راه گشا گردد و اینک که چند سال از آن طلوع می گزرد آشکارا شاهدیم که چه میزان این و اصل  وارسته  امت را در سلوک خدایی رهگشا بود.

او جوهره خدایی حزب الله را جوششی وصف ناپذیر بخشید تا جایی که پیروان راهش در سیر زندگی خویش جز به رضای خدا نیندیشیده و جز به راه او گام بر نمی دارند. باشد که پیوسته اینچنین باشد و حاکمیت روح خدایی در ساییه رهبری امام خامنه ای (ره) هر آن بر این دیار بیشتر و فزون تر گردد و تا انقلاب حضرت مهدی (عج) باقی بماند و به دست حضرتش سپرده شود ( انشاء الله).

کتاب انقلاب 6 حرف دارد که باید خوب آموخته شود:

الف حرف اول انقلاب است الف یعنی الفت، ایثار، ایستادگی و راست قامتی یعنی اسلام را یاری دادن و زمینهای تشنه را آبیاری کردن یعنی آفتاب را دیدن و به ستیز تاریکی ها رفتن یعنی آشتی ، آزادگی، انفاق و احسان.

نون یعنی نفرت از بدیها و نادانیها، بی سوادی ها، یعنی نانها را سر یک سفره گذاشتن، سفره ساده و با صفای مردم ، سفره خلق خدا. یعنی نان فقر را به دوش کشیدن، نامردی ها را فراموش کردن، ناز یتیمان را کشیدن نوک کلاغهای بیگانه را چیدن.

قاف یعنی قول دادن و عمل کردن ، قول و قرارها را فراموش نکردن، در مسیر قال رسول الله قدم زدن و به قائم موعود (عج) پیوستن، قند محبت در قندان فقرا چیدن، در همه کارها قصد قربت داشتن.

لام یعنی در برابر همه بتهای زندگی" لا " گفتن ، یعنی لاله ها را آب دادن یعنی به { لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون}"آل عمران 92" عمل کردن.

الف دوم یعنی یاد آوری  به آنچه می دانستیم ولی از یاد برده ایم.

باء حرف آخر صفحه کتاب انقلاب است یعنی همه کارها را با {بسم الله الرحمن الرحیم} آغاز کردن

و با{ الحمد لله رب العالمین} به پایان رساندن ، با نام خدا آغاز کردن و با نام و نشان او پیش بردن و به پایان و سامان رساندن. بردباری در برابر همه طوفانها و سختی های کمر شکن، یعنی از آغاز تا فرجام تنها بنده خدا بودن، تنها از او فرمان پذیرفتن و بردگی بشر را نپذیرفتن، یعنی با اهداف امام و انقلاب خون شهدا  بازی نکردن.

و اینک بیائیم تا کتاب انقلاب را هر روز ورق بزنیم هیچ حرفی از حرفهای انقلاب را ناگفته و هیچ درد دلی را ناشنیده نگزاریم. بیائیم دست نیاز به سوی بی نیاز مطلق بالا بریم و از او بخواهیم که ما را از درگاه بی منتهای خویش نا امید نکند و تا طلوع آن حجت بزرگ خدا امام مهدی (عج) خامنه ای عزیز را نگه دارد و این انقلاب را به انقلاب حضرتش برساند.




کلمات کلیدی :

علامه طباطبایی(ره)

ارسال‌کننده : در : 87/8/23 9:42 صبح

به نام خدا

"جان پرور است قصه ارباب معرفت"

علامه طباطبایی(صاحب تفسیر المیزان)

 

 

ولادت

علامه طباطبایی در آخرین روز ماه ذیحجه سال 1321 هـ.ق در شاد آباد تبریز متولد شد، و 81 سال عمر پربرکت کرد، و در صبح یکشنبه 18 محرم الحرام سال 1402 هـ.ق سه ساعت به ظهر مانده رحلت کردند.

اجداد علامه طباطبایی از طرف پدر از اولاد حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و از اولاد ابراهیم بن اسماعیل دیباج هستند، و از طرف مادر اولاد حضرت امام حسین علیه السلام می باشند. در سن پنج سالگی مادرشان، و در سن نه سالگی پدرشان بدرود حیات می گویند و از آنها اولادی جز ایشان و برادر کوچکتر از ایشان بنام سید محمد حسن کسی دیگر باقی نمانده بود.


جدِّ علامه

جدّ علامه طباطبائی(ره) از شاگردان و معاشران نزدیک شیخ محمد حسن نجفی (صاحب جواهرالکلام) بود و نامه ها و نوشته های ایشان را می نگاشت.
مجتهد بود و به علوم غریب (رمل و جفر و ...) نیز احاطه داشت اما از نعمت داشتن فرزند محروم بود. روزی هنگام تلاوت قرآن به این آیه رسید « و ایوب إذ نادی ربه: انیّ مسنی الضر و انت ارحم الرّاحمین ». با خواندن این آیه، دلش می شکند و از نداشتن فرزند غمگین می شود. همان هنگام چنین ادراک می کند که اگر حاجت خود را از خداوند بخواهد، روا خواهد شد.
دعا می کند و خداوند هم ـ پس از عمری دراز ـ فرزند صالحی به او عنایت می فرماید. آن پسر، پدر مرحوم علامه طباطبائی می شود. پدر علامه نیز پس از تولد او، نام پدر خود ( یعنی جدّ علامه) را بر وی می نهد.


تحصیلات و اساتید

سید محمد حسین به مدت شش سال (1290 تا 1296هـ.ش) پس از آموزش قرآن که در روش درسی آن روزها قبل از هر چیز تدریس می شد، آثاری چون گلستان، بوستان و ... را فراگرفت. علاوه بر آموختن ادبیات، زیر نظر میرزا علینقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی پرداخت.
چون تحصیلات ابتدایی نتوانست به ذوق سرشار و علاقه وافر ایشان پاسخ گوید، از این جهت به مدرسه طالبیه تبریز وارد شد و به فراگیری ادبیات عرب و علوم نقلی و فقه و اصول پرداخت و از سال 1297 تا 1304 هـ.ش مشغول فراگیری دانشهای مختلف اسلامی گردید.

علامه طباطبایی بعد از تحصیل در مدرسه طالبیه تبریز همراه برادرشان به نجف اشرف مشرف می شوند، و ده سال تمام در نجف اشرف به تحصیل علوم دینی و کمالات اخلاقی و معنوی مشغول می شوند. علامه طباطبایی علوم ریاضی را در نجف اشرف نزد آقا سید ابوالقاسم خوانساری که از ریاضی دانان مشهور آن زمان بود فراگرفت.

ایشان دروس فقه و اصول را نزد استادان برجسته ای چون مرحوم آیت الله نائینی(ره) و مرحوم آیت الله اصفهانی(ره) خواندند، و مدت درسهای فقه و اصول ایشان مجموعاً ده سال بود.

استاد ایشان در فلسفه، حکیم متأله، مرحوم آقا سید حسین باد کوبه ای بود، که سالیان دراز در نجف اشرف در معیت برادرش مرحوم آیت الله حاج سید محمد حسن طباطبایی الهی نزد او به درس و بحث مشغول بودند.

و اما معارف الهیه و اخلاق و فقه الحدیث را نزد عارف عالیقدر و کم نظیر مرحوم آیت الله سید علی آقا قاضی طباطبائی(ره) آموختند و در سیر و سلوک و مجاهدات نفسانیه و ریاضات شرعیه تحت نظر و تعلیم و تربیت آن استاد کامل بودند.

استاد امجد نقل می کند که « حال مرحوم علامه، با شنیدن نام آیت الله قاضی دگرگون می شد. »

حجت الاسلام سید احمد قاضی از قول علامه نقل می کند که: « پس از ورودم به نجف اشرف، به بارگاه امیرالمؤمنین علیه السلام رو کرده و از ایشان استمداد کردم. در پی آن، آقای قاضی نزدم آمد و فرمود:
« شما به حضرت علی علیه السلام عرض حال کردید و ایشان مرا فرستاده اند. از این پس، هفته ای دو جلسه با هم خواهیم داشت. »

و در همان جلسه فرمود:
« اخلاصت را بیشتر کن و برای خدا درس بخوان. زبانت را هم بیشتر مراقبت نما.»

شاگردان

شاگردان علامه، دهها نفر از بزرگان و فرهیختگان کنونی در حوزه‎های علمیه می‎باشند که به تنی چند از آنان اشاره می‎شود: حضرات آیات و حجج الاسلام (1) استاد شهید مرتضی مطهری،(2) سید محمد حسینی بهشتی،(3) امام موسی صدر،(4) ناصر مکارم شیرازی،(5) شهید محمد مفتح،(6) شیخ عباس ایزدی،(7) سید عبدالکریم موسوی اردبیلی،(8)عز الدین زنجانی،(9) محمد تقی مصباح یزدی ،(10) ابراهیم امینی،(11) یحیی انصاری ،(12) سید جلال الدین آشتیانی،(13) سید محمد باقر ابطحی،(14) سید محمد علی ابطحی،(15) سید محمد حسین کاله زاری ،(16) حسین نوری همدانی ،(17) حسن حسن زادة آملی، (18) سید مهدی روحانی،(19) علی احمدی میانجی ،(20) عبدالله جوادی آملی،(21) احمد احمدی، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، (22) دکتر سید یحیی یثربی و ... .

شاگردان


 مهارتهای علامه

فرزند علامه می افزاید:
« پدرم از نظر فردی، هم تیرانداز بسیار ماهری بود و هم اسب سواری تیزتک و به راستی در شهر خودمان- تبریز- بی رقیب بود، هم خطاطی برجسته بود، هم نقاش و طراحی ورزیده، هم دستی به قلم داشت و هم طبعی روان در سرایش اشعار ناب عارفانه و ....، اما از نظر شخصیت علمی و اجتماعی، هم استاد صرف و نحو عربی بود، هم معانی و بیان، هم در اصول و کلام کم نظیر بود و هم در فقه و فلسفه، هم از ریاضی( حساب و هندسه و جبر) حظی وافر داشت و هم از اخلاق اسلامی، هم در ستاره شناسی (نجوم) تبحر داشت، هم در حدیث و روایت و خبر و ...،

شاید باور نکنید که پدربزرگوار من، حتی در مسائل کشاورزی و معماری هم صاحب نظر و بصیر بود و سالها شخصاً در املاک پدری در تبریز به زراعت اشتغال داشت و در ساختمان مسجد حجت در قم عملاً طراح و معماری اصلی را عهده دار بود و تازه اینها گوشه ای از فضایل آن شاد روان بود وگرنه شما می دانید که بی جهت به هر کس لقب علامه نمی دهند و همگان بخصوص بزرگان و افراد خبیر و بصیر هیچکس را علامه نمی خوانند مگر به عمق اطلاعات یک شخص در تمام علوم و فنون عصر ایمان آورده باشند... »


آثار علامه طباطبایی (به استثنای تفسیر المیزان ) را می توان به دو بخش تقسیم کرد:

الف- کتاب هایی که به زبان عربی نگاشته شده اند.

این کتاب ها عبارتند از:

1- کتاب توحید که شامل 3 رساله است:

•رساله در توحید
•رساله در اسماء الله
•رساله در افعال الله

2- کتاب انسان که شامل 3 رساله است:

•الانسان قبل الدنیا
•الانسان فی الدنیا
•الانسان بعد الدنیا

3- رساله وسائط که البته همگی این رساله ها در یک مجلد جمع آوری شده و به نام هفت رساله معروف است.
4- رسالة الولایه
5- رساله النبوة و الامامه

ب- کتاب هایی که به زبان فارسی نگاشته شده اند:

6- شیعه در اسلام
7- قرآن در اسلام (به بحث درباره مباحث قرآنی از جمله نزول قرآن، آیات محکم و متشابه
ناسخ و منسوخ و ... پرداخته است.)
8- وحی یا شعور مرموز
9- اسلام و انسان معاصر
10- حکومت در اسلام
11- سنن النبی (درباره سیره و خلق و خوی پیامبر اسلام در بخش های مختلف زندگی فردی و اجتماعی ایشان است.)
12- اصول فلسفه و روش رئالیسم (در مورد مبانی فلسفی اسلامی و نیز نقد اصول مکتب ماتریالیسم دیالکتیک است.
13- بدایة الحکمة
14- نهایة الحکمة
(این دو کتاب از متون درسی فلسفی بسیار مهم حوزه و دانشگاه محسوب می شود.)
15- علی و فلسفه الهی
16- خلاصه تعالیم اسلام
17- رساله در حکومت اسلامی


فعالیت و کسب درآمد

مرحوم علامه در مدتی که در نجف مشغول تحصیل بودند بعلت تنگی معیشت و نرسیدن مقرری که از ملک زراعیشان در تبریز بدست می آمد مجبور به مراجعت به ایران می شود و مدت ده سال در قریه شادآباد تبریز به زراعت و کشاورزی مشغول می شوند.

فرزند ایشان مهندس سید عبدالباقی طباطبائی می گوید:
« خوب به یاد دارم که، مرحوم پدرم دائماً و در تمام طول سال مشغول فعالیت بود و کارکردن ایشان در فصل سرما در حین ریزش باران و برفهای موسمی در حالی که، چتر به دست گرفته یا پوستین بدوش داشتند امری عادی تلقی می گردید، در مدت ده سال بعد از مراجعت علامه از نجف به روستای شادآباد و بدنبال فعالیتهای مستمر ایشان قناتها لایروبی و باغهای مخروبه تجدید خاک و اصلاح درخت شده و در عین حال چند باغ جدید، احداث گردید و یک ساختمان ییلاقی هم در داخل روستا جهت سکونت تابستانی خانواده ساخته شد و در محل زیرزمین خانه حمامی به سبک امروزی بنا نمود. »


هجرت

به هر حال علامه طباطبایی بعد از مدتی اقامت در تبریز تصمیم می گیرد تا به قم عزیمت نماید و بالاخره این تصمیم خود را در سال 1325هـ.ش عملی می کند.
فرزند علامه طباطبایی در این مورد می گوید:
« همزمان با آغاز سال 1325هـ.ش وارد شهر قم شدیم... در ابتدا به منزل یکی از بستگان که ساکن قم و مشغول تحصیل علوم دینی بود وارد شدیم، ولی به زودی در کوچه یخچال قاضی در منزل یکی از روحانیان که هنوز هم در قید حیات است اتاق دو قسمتی، که با نصب پرده قابل تفکیک بود اجاره کردیم، این دو اتاق قریب بیست متر مربع بود.
طبقه زیر این اطاقها انبار آب شرب منزل بود که، در صورت لزوم بایستی از درب آن به داخل خم شده و ظرف آب شرب را پر کنیم. چون خانه فاقد آشپزخانه بود پخت و پز هم در داخل اطاق انجام می گرفت - در حالی که مادر ما به دو مطبخ (آشپزخانه) 24 متر مربعی و 35 متر مربعی عادت کرده بود که در میهمانیهای بزرگ از آنها به راحتی استفاده می کرد ـ پدر ما در شهر قم چند آشنای انگشت شمار داشت که یکی از آنها مرحوم آیت الله حجت بود. اولین رفت و آمد مرحوم علامه به منزل آقای حجت بود و کم کم با اطرافیان ایشان دوستی برقرار و رفت و آمد آغاز شد.

لازم به ذکر است که علامه طباطبایی در ابتدای ورودشان به قم به قاضی معروف بودند، چون از سلسه سادات طباطبایی هم بودند، خود ایشان ترجیح دادند، که به طباطبایی معروف شوند. ایشان عمامه ای بسیار کوچک از کرباس آبی رنگ و دگمه های باز قبا و بدون جوراب با لباس کمتر از معمول، در کوچه های قم تردد داشت و در ضمن خانه بسیار محقر و ساده ای داشت. »


رحلت

مهندس عبدالباقی، نقل می کند :

« هفت، هشت روز مانده به رحلت علامه، ایشان هیچ جوابی به هیچ کس نمی داد و سخن نمی گفت، فقط زیر لب زمزمه می کرد: « لا اله الا الله! »

حالات مرحوم علامه در اواخر عمر، دگرگون شده و مراقبه ایشان شدید شده بود و کمتر «تنازل» می کردند، و [ مانند استاد خود، مرحوم آیة الله قاضی] این بیت حافظ را می خواندند و یک ساعت می گریستند: « کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی؟ ره زکه پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟! »

همان روزهای آخر، کسی از ایشان پرسید: « در چه مقامی هستید؟» فرموده بودند: « مقام تکلم ».
سائل ادامه داد: « با چه کسی؟ » فرموده بودند: « با حق. »

حجت الاسلام ابوالقاسم مرندی می گوید:
« یک ماه به رحلتشان مانده بود که برای عیادتشان به بیمارستان رفتم. گویا آن روز کسی به دیدارشان نیامده بود. مدتی در اتاق ایستادم که ناگهان پس از چند روز چشمانشان را گشودند و نظری به من انداختند.
به مزاح [ از آن جا که ایشان خیلی با دیوان حافظ دمخور بودند ] عرض کردم: آقا از اشعار حافظ چیزی در نظر دارید؟ فرمودند:
« صلاح کار کجا و، من خراب کجا؟ بقیه اش را بخوان! »
گفتم: ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا!

علامه تکرار کردند: « تا به کجا! » و باز چشم خود را بستند و دیگر سخنی به میان نیامد.
آخرین باری که حالشان بد شد و راهی بیمارستان شده بودند، به همسر خود گفتند:
« من دیگر بر نمی گردم. »


آیت الله کشمیری می فرمودند:

« شب وفات علامه طباطبائی در خواب دیدم که حضرت امام رضا علیه السلام در گذشته اند و ایشان را تشییع جنازه می کنند. صبح، خواب خود را چنین تعبیر کردم که یکی از بزرگان [ و عالمان] از دنیا خواهد رفت؛ و در پی آن، خبر آوردند که آیت الله طباطبائی درگذشت. »

ایشان در روز سوم ماه شعبان 1401 هـ.ق به محضر ثامن الحجج علیه السلام مشرف شدند و 22 روز در آنجا اقامت نمودند، و بعد به جهت مناسب نبودن حالشان او را به تهران آورده و بستری کردند، ولی دیگر شدت کسالت طوری بود، که درمان بیمارستانی نیز نتیجه ای نداشت. تا بالاخره به شهر مقدس قم که، محل سکونت ایشان بود، برگشتند و در منزلشان بستری شدند، و غیر از خواص، از شاگردان کسی را به ملاقات نپذیرفتند، حال ایشان روز به روز سخت تر می شد، تا اینکه ایشان را در قم، به بیمارستان انتقال دادند.
قریب یک هفته در بیمارستان بستری می شوند، و دو روز آخر کاملاً بیهوش بودند، تا در صبح یکشنبه 18 ماه محرم الحرام، 1402 هـ.ق سه ساعت به ظهر مانده به سرای ابدی انتقال و لباس کهنه تن را خلع و به حیات جاودانی مخلع می گردند، و برای اطلاع و شرکت بزرگان، از سایر شهرستانها، مراسم تدفین به روز بعد موکول می شود، و جنازه ایشان را در 19 محرم الحرام دو ساعت به ظهر مانده از مسجد حضرت امام حسن مجنبی علیه السلام تا صحن مطهر حضرت معصومه علیها السلام تشییع می کنند، و آیت الله حاج سید محمد رضا گلپایگانی(ره) بر ایشان نماز می گذارند و در بالا سر قبر حضرت معصومه علیها السلام دفن می کنند.

برای شادی روح علامه طباطبایی صلوات.

منبع:دار الهدی

 

 

 

 

 




کلمات کلیدی :

13آبان

ارسال‌کننده : در : 87/8/10 5:18 عصر

به نام خداوند بخشنده و مهربان

13آبان روز مبارزه با استکبار جهانی و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام (ره) گرامی باد.

آنان برخاستند تا انقلاب ننشیند و فریاد کردند تا جهان، پیام انقلاب را بشنود.

اینک ما مانده ایم با خاطرات آن روزها و می دانیم که امروز اگر به سایه راحت نشسته ایم، مدیون استقامت شهیدانی هستیم که در آشوب ظلمت چیره، به مصاف شب رفتند تا ایمان خفته انسان را به سامان صبح برسانند.




کلمات کلیدی :

به مناسبت شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام)

ارسال‌کننده : در : 87/8/2 4:5 عصر

بنال ای دل که شور و غم به پا شد

مدینه سر به سر ماتم سرا شد

به دشت سینه بذر غم بکارید

که سوگ حضرت صادق

به پا شد.

دعا پیوسته در حجاب است تا آنگاه که بر محمد(ص) و خاندان محمد(ص)صلوات فرستاده شود.

                                                                                                                    امام صادق (ع)_کافی2/492/1

شهادت حضرت امام صادق(علیه السلام) را به آقا امام زمان و مقام معظم رهبری تسلیت عرض می نمایم.

http://www.dehghany.parsiblog.com/322691.htm




کلمات کلیدی :

ویروسی به اسم وهابیت

ارسال‌کننده : در : 87/7/25 6:18 عصر

به نام خدا

سلام

ان شاء الله از این به بعد مطالبی در مورد وهابیت مینویسم.

 

اگر کسی مطلبی داره  در مورد همین موضوع من بی صبرانه منتظر اون هستم که مطلبش رو به اسم خودش در وبلاگ درج کنم.

 

وهابیت نمیتواند اتحاد شیعه و سنی را به هم بزند


کلمات کلیدی :

ایرانی می تواند

ارسال‌کننده : در : 87/6/5 5:26 عصر

هر چند که خیلی دیره و از ماجرای ماهواره بر سفر امید میگزره ولی هر جور حساب کنیم این یه مساله مهم و پر افتخاره و من با اینکه دیر کردم .

این موفقیت بزرگ رو به رهبر معظم انقلاب و هموطنان عزیز و دانشمندان ایرانی تبریک میگم. وقتی این خبر رو شنیدم واقعا خوشحال شدم. به همین مناسبت  آهنگ ای ایران  ای مرز پر گهر رو برای دانلود در وبلاگ قرار دادم. برای دانلود بر روی لینک

کلیک راست کرده و گزینه save target as  رو انتخاب کنید.  http://music1990.persiangig.com/ey_Iran.mp3

سفیر امید




کلمات کلیدی :

سخنان مقام معظم رهبری در روز بعثت پیامبر اعظم (ص)

ارسال‌کننده : در : 87/5/9 7:5 عصر

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(9/5/1387) در دیدار مسئولان نظام، قشرهای مختلف مردم و سفیران کشورهای اسلامی، «استقامت در همه شرایط» را، درس بزرگ بعثت پیامبر اعظم (ص) خواندند و تأکید کردند:‌ ملت بزرگ ایران، با تکیه بر این درس سرنوشت ساز و «با حضور مستحکم در میدانها و عرصه های مقابله، و یا تعامل و گفتگو»، به راه روشن خود ادامه می دهد.الهم احفظ نائب المهدی امامنا الخامنه ای

ایشان با تبریک عید بزرگ و همگانی مبعث به ملت عزیز ایران، امت بزرگ اسلامی و همه حق طلبان و آزادیخواهان، درس آموزی امت اسلامی از حادثه بعثت را به عنوان «خاطره پرشکوه تاریخ بشر» ضروری خواندند و افزودند: پیامبر عظیم الشأن اسلام در فضای متحجر و سنگستانِ جاهلیت، جامعه ای تهی از علم، عدل و اخلاق را به جامعه و حکومتی نمونه و مبتنی بر توحید، علم، عدل، عقل و اخلاق تبدیل کرد.

رهبر انقلاب اسلامی مهمترین عامل این تغییر شگفت انگیز و تاریخ ساز را «استقامت و استحکام، معرفت عمیق و پایبندیِِ نبی مکرم به راه و هدف اسلام»، برشمردند و خاطرنشان کردند: «ایستادگی پیامبر، نترسیدن، طمع نورزیدن و دل نبستن او به امتیازات دشمن»، باعث شد ریشه های استقامت و آرامش و اعتماد در دل جمع محدود مسلمانان مستحکم شود و آن عده قلیل با پایداری در مقابل سخت ترین شرایط از جمله دوران بسیار دشوارِ محاصره در شعب ابی طالب، بر دشمنان پیروز شوند و جامعه ای نمونه تشکیل دهند.

حضرت آیت الله خامنه ای برخورداری از موضع حق را شرط لازم اما ناکافی برای پیشرفت دانستند و افزودند: براساس سنت الهی، حق هنگامی به پیروزی می رسد که پیروان آن در همه اوضاع و احوال، استحکام و استقامت نشان دهند.

رهبر انقلاب اسلامی معنای حقیقی آیه اشداء علی الکفار را، استواری و صلابت در همه میدانها برشمردند و با اشاره به حوادث حیات مبارک پیامبر اسلام(ص)، خاطرنشان کردند: پیامبر اسلام در میدان جنگ، مظهر صلابت بود و در هنگام گفتگو با دشمنان نیز سرشار استحکام و ایستادگی.

ایشان با توصیه مؤکد به آحاد مردم به ویژه جوانان برای مطالعه دقیق و تأمل در زندگی سراسر درس پیامبر عظیم الشأن اسلام افزودند: امام خمینی (ره) با بهره گیری از این چشمه فیاض، و پیروی از ایمان و استقامت پیامبر، نهضت و انقلاب عظیم اسلامی را آغاز کرد و ملت بزرگ ایران نیز در پرتو پایداری آن بزرگوار به میدان آمد و به یاری پروردگار، با سرنگون کردن یکی از وابسته ترین حکومتهای جهان، پرچم بیداری اسلام را در منطقه بسیار حساس خاورمیانه برافراشت و با استقامت خود امواج بیداری و آگاهی اسلامی را در میان ملتها گسترش داد.

رهبر انقلاب اسلامی، تلاش فراوان اما ناکام استکبار را برای تضعیف استقامت ملت ایران و نظام اسلامی یادآور شدند و افزودند: ملت بزرگ ایران، برخلاف خواست همه زورگویان عالم، همچنان از ملت مظلوم فلسطین حمایت می کند و سکوت ننگین و فضاحت بار مدعیان آزادی و حقوق بشر در مقابل ظلم و جنایات هرروزه صهیونیست ها را، به شدت محکوم می کند.

ایشان در همین زمینه، حمایت رئیس جمهور آمریکا از صهیونیستهای قاتل و تروریست و همزمان ادعای طرفداریش از آزادی را، تناقضی شرم آور و ننگین دانستند و افزودند: ملت ایران بیدار است و این حقایق را کاملاً می فهمد.

رهبر انقلاب اسلامی با یادآوری طبیعت زورگو و زیاده خواه استکبار خاطرنشان کردند: یک قدم عقب نشینی در برابر مستکبران، منجر به یک قدم پیشروی آنان خواهد شد و این تصور که عقب نشینی و «عدول از مواضع و حرفهای صحیح»، باعث تغییر سیاست استکبار خواهد شد تصوری کاملاً غلط و بی اساس است.

حضرت آیت الله خامنه ای، کلمه توحید و توحید کلمه را، پیام اصلی ایستادگی ملت ایران برشمردند و افزودند: ملت ایران فقط بنده خداست نه «بنده امریکا، مستکبران و ابوجهل های زمان».

ایشان، سازندگان بمب اتم و تهدید کنندگان امنیت و آرامش بشر را ابوجهل های امروز جهان خواندند و افزودند: ابوجهل های زمان که همچون لاتهای بی مغز، فقط به بازوی خود نگاه می کنند و عربده می کشند، می دانند که ملت ایران به دنبال استفاده از انرژی هسته ای برای تأمین برق است اما می گویند چون این کار، به شما توانایی می دهد ما نخواهیم گذاشت البته ملت ایران با اتکا به تجارب مفید و فواید قابل اتکای 30 سال استقامت، به این حرفها اعتنایی نمی کند و به راه خود ادامه می دهد.

حضرت آیت الله خامنه ای، توانایی های کنونی و نفوذ و اقتدار منطقه ای ملت ایران را غیرقابل مقایسه با گذشته دانستند و افزودند: افق ایران عزیز، روشن است، ما می دانیم چه کار می کنیم و به کجا خواهیم رسید و راه رفتن به آن نقطه را حرکت و پایداری می دانیم نه ایستادن و یا عقب گرد کردن.

رهبر انقلاب در پایان سخنانشان تأکید کردند: امروز، زمان بعثتِ امت اسلامی است و مسلمانان باید با بصیرت و حرکت آگاهانه، انسجام، علم و تواناییهای، خود را افزایش دهند و تلاش برای تحقق کامل پیام بعثت را شتاب بخشند.

در ابتدای این دیدار رئیس جمهور با تبریک سالروز بعثت نبی مکرم اسلام (ص) گفت: بعثت حضرت محمد (ص)، بعثت انسانیت، پاکی و عدالت است و بشریت امروز برای نجات از مشکلات و رنجها و رسیدن به صلح و آرامش، یک راه بیشتر ندارد و آن عمل به نسخه پیامبران الهی و در نقطه کمال آن پیامبر اسلام است.
آقای احمدی نژاد با اشاره به موج بیداری و حق خواهی ملتها و تنگ شدن عرصه بر قدرتمندانِ زورگو افزود: ملت ایران با برپایی نظام اسلامی،به پرچمدار دعوت ملتها به خداپرستی، عدالت، رستگاری و پاکی تبدیل شده است.
منبع:سایت مقام معظم رهبری.



کلمات کلیدی :

شهید چمران

ارسال‌کننده : در : 87/3/31 6:17 عصر

پیام حضرت امام ‏خمینی

بمناسبت شهادت دکتر مصطفی چمران.

بِسْمِ ‏الله الرََّّحْمنِ الرََّّحیمِ

انالله وانّاالیه راجعون

 

شهادت انسان‏ساز سردار پرافتخار اسلام، و مجاهد بیدار و متعهد راه تعالی و پیوستن به «ملاء اعلی»، دکتر مصطفی چمران را به پیشگاه ولی‏عصر ارواحنا فداه تسلیت و تبریک عرض می‏کنم. تسلیت از آنرو، که ملت شهیدپرور ما سربازی را از دست داد، که در جبهه‏های نبرد با باطل، چه در لبنان و چه در ایران، حماسه می‏آفرید و سرلوحه مرام او اسلام عزیز و پبروزی حق بر باطل بود. او جنگجویی پرهیزگار و معلمی متعهد بود، که کشور اسلامی ما به او و امثال او احتیاج مبرم داشت و تبریک از آنرو که اسلام بزرگ چنین فرزندانی تقدیم ملت‏ها و توده ‏های مستضعف می‏کند و سردارانی همچون او در دامن تربیت خود پرورش می‏دهد. مگر چنین نیست که زندگی عقیده و جهاد در راه آن است؟

چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیروابسته به دستجات و گروه‏های سیاسی، و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و به آن ختم کرد. او در حیات، با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست، و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید.

هنر آن است که بی‏هیاهوهای سیاسی، و «خودنمایی»های شیطانی، برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این هنر مردان خداست. او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر.

و اما ما می‏توانیم چنین هنری داشته باشیم، با خداست که دستمان را بگیرد و از ظلمات جهالت و نفسانیت برهاند.

من این ضایعه را به ملت شریف ایران و لبنان، بلکه به ملت‏های مسلمان و قوای مسلح و رزمندگان در راه حق، و به خاندان و برادر محترم این مجاهد عزیز، تسلیت عرض می‏کنم. و از خداوند تعالی رحمت برای او، و صبر و اجر برای بازماندگان محترمش خواهانم.   

روح ‏الله ‏الموسوی‏ الخمینی

 

 شهید چمرانمنبع:   http://www.chamran.org/old

 

 

 

 

 




کلمات کلیدی :

<   <<   6   7   8      >
این صفحه را به اشتراک بگذارید
سفارش تبلیغ
صبا ویژن