برای اجرای حکم الهی؛ منتظر غربی ها نمی مانیم
در حاشیه جنجال های اخیر در مورد حکم یک مجرم
برای اجرای حکم الهی؛ منتظر غربی ها نمی مانیم
موج شکل گرفته از سوی محافل غربی و در امتداد آن برخی نشریات داخلی درباره حکم مجازات اسلامی در مورد مجرمی که مرتکب زنای محصنه شده و در قتل همسر خود نیز دست داشته است، به همان اندازه سؤال برانگیز است که برخی مسؤولان قضایی جمهوری اسلامی و مقامات مربوطه، در مورد این موج کاذب سکوت یا انفعال پیشه کردهاند.
زنی علیرغم داشتن شوهر و دو فرزند با مردی روابط نامشروع برقرار میکند و به منظور ادامه این روابط شیطانی، با همدستی همان مرد، شوهر خود را میکشد. این جرم در یک نقطه کوچک از ایران اتفاق میافتد و بر اساس قوانین جزایی و اسلامی باید حکم شرعی یعنی رجم یا سنگسار در حق زن –به خاطر شوهردار بودن- اجرا گردد.
صورت مسأله این قضیه به خوبی مشخص است. یک مجرم، باید تاوان جرمش را بر اساس قوانین موجود در کشور پس دهد. اما اینکه چرا پس از صدور این حکم، جنجالهایی صورت میگیرد، جای سؤال فراوان دارد. کشورهای غربی، که خود در نقض حقوق بشر و تضییع حقوق انسانی پیشقراول همه قانون شکنان میباشند، در اقدامی هماهنگ به زعم خویش به دفاع از مجرمی پرداختند که نه تنها جرمش محرز است، بلکه بر اساس قوانین حقوقی و جزایی کشور که امری کاملاًً داخلی به شمار میآید، محاکمه و محکوم شده است. جنجال صورت گرفته از سوی غربیها که از کاخ سفید تا کاخ الیزه را در برگرفته است، در حالی صورت میپذیرد که این روزها صدای ناله کودکان غزه از سرزمین فلسطین به گوش میرسد، شهیده حجاب به آسانی توسط یک عنصر افراطی به شهادت میرسد، دهها انسان بیگناه در شکنجه گاههایی مانند ابوغریب و گوانتانامو شکنجه میشوند، اما صدای اعتراض هیچ مدعی حقوق بشری در دنیای غرب به گوش نمیرسد! البته تعداد سینه چاکان دفاع از یک مجرم و قاتل در ایران، تنها به وزیر خارجه آمریکا و رئیس جمهور فرانسه و سایر سیاستمداران غربی خلاصه نشد، بلکه این بار شماری از زنان مسأله دار غربی نیز به این موضوع واکنش نشان دادند. کارلا برونی معشوقه سابق و همسر بدنام فعلی رئیس جمهور فرانسه و آجیوانی بازیگر فاسد فرانسوی از ناعادلانه(!) بودن حکم صادره سخن گفتند. آجیوانی حتی پا را فراتر گذشته و خطاب به زن محکوم به سنگسار گفته است: «نام تو در قلب من حک شده و هر روز بر زبانم جاری است. تو سرشار از تواناییهای سرکوب شدهای!»
اینکه چگونه این افراد بدنام غربی اعم از سیاسی و غیر سیاسی به خود جرأت مداخله در امور قضایی کشور دیگری را میدهند، بحث مستقلی است که در این مجال نمیتوان به آن پرداخت، اما آنچه باید مورد تأکید قرار گیرد، علت این هجمه هماهنگ غرب بر ضد جمهوری اسلامی است.
پرواضح است که دنیای غرب به حال بشریت دل نمیسوزاند؛ چه آنکه در طول تاریخ، هرگونه جنگ و خونریزی و نسل کشی آشکار، از سر منشاء ناپاکی به نام دنیای غرب صورت پذیرفته است. جنگهای صلیبی، جنگ جهانی اول و دوم، نسل کشی آشکار در برخی کشورها از قبیل لیبی، الجزایر، رواندا، عراق، ایران، افغانستان و... با کارگردانی غربیها صورت پذیرفته است. مطرح کردن حکم یک زن متهم به قتل و زنای محصنه و محمل قرار دادن آن برای وارد کردن فشار مضاعف بر جمهوری اسلامی ایران، نه اقدامی حقوق بشر دوستانه، بلکه مسألهای کاملاً سیاسی برای به تسلیم واداشتن جمهوری اسلامی و انفعال نظام اسلامی میباشد. قطعاً در صورت کوتاه آمدن ایران در برابر این فشارها، آنها گامهای بعدی بر ضد جمهوری اسلامی را محکمتر برداشته و به شانتاژهای خود ادامه خواهند داد. پرسش این است که اگر واقعاً دل غربیها برای حقوق بشر میسوزد، چرا گوشها و چشمهای خود را از شنیدن و دیدن فجایع غزه بستهاند؟ چرا در ازای حمله رژیم صهیونیستی به کاروان صلح و دوستی ترکیه هیچ واکنشی نشان ندادند؟ چرا در قبال اعمال وحشیانه صورت گرفته در زندانهای گوانتانامو و ابوغریب مهر سکوت بر لب زدهاند؟ و جالبتر آنکه چرا به جای فریادرسی میلیونها نفر از سیل زدگان پاکستانی که با مرگ دست و پنجه نرم میکنند، به زعم خود به فکر نجات جان زنی هستند که جرمش محرز است؟
پاسخ به این پرسشها کاملاً مشخص است و نیازی به واکاوی بیشتر آن نیست. کشورهای غربی همواره به دنبال چالش افکنی برای نظام جمهوری اسلامی بودهاند و این مسأله نکته تازهای نیست، آنچه باید بیش از پیش مورد تأمل قرار گیرد، برخی مسائلی است که از داخل کشور سرچشمه میگیرد. متأسفانه همزمان با اعمال فشار کشورهای غربی، برخی رسانههای نوشتاری نیز به این موضوع دامن زده و به جای اینکه از مسأله فوق به عنوان یک تیتر فرعی استفاده نمایند، با تیتر اول قرار دادن آن، خواسته یا ناخواسته، همان راهی را رفتند که غربیها در آن مسیر گام نهاده بودند. پرسش این است که آیا هیچ مسأله و مشکل مهم دیگری در کشور وجود نداشت تا دغدغه اول برخی نشریات مدعی اصلاحطلبی قرار گیرد؟! چرا هیچگاه مسأله فلسطین و مردم غزه، تیتر نخست برخی از این نشریات قرار نگرفته است؟
از این رهگذر البته باید به مماشات و انفعال برخی اندک از مسؤولان قضایی کشور نیز خرده گرفت. عدهای از این افراد با موضعگیری منفعلانه، خود را مکلف به پاسخگویی به شانتاژهای دنیای غرب دانستند و به صدور اطلاعیه درباره چرایی محکومیت نامبرده پرداختند. اگر جرم متهمه محرز است –که محرز میباشد- باید طبق قانون مجازات اسلامی با وی برخورد شود. باید دانست که شرط تحقق حکومت نمونه اسلامی و حاکمیت ارزشهای دینی، عمل به فرامین قرآنی و معصومین(ع) میباشد و نباید با ملاحظه کاریهای سیاسی حکم خداوند نقض شود که در آن صورت، خشنودی خدای متعال را به دنبال نخواهد داشت. هادی مازندرانی
___________
http://www.partosokhan.ir/page.asp?Number=542&Category=375#176459
کلمات کلیدی : مجازات اسلامی، حکم الهی